باز هم سلام :) ..
امروز به یکی برخورد کردم که داشت اذیت میشد ... ذهنش مشغول بود .. تو رابطه اش به بن بست خورده بود ......
همه ی ما بعضی وقتا تو رابطمون به بن بست میخوریم ...
حالا چیکار کنیم که بتونیم از بن بست بیرون بیایم و وارد کوچه ای بشیم که مارو به مسیرمون برسونه ؟!
ادامه اش تو ادامه مطلب قرار حرفای زیادی بزنم :) !
خب بزارید از اینجا شروع کنم .. آیا تو رابطه ای که هستید دارید اذیت میشید ؟ یا یه نفر رو دوست دارید ولی نمیتونید بهش بگید و این داره اذیتتون میکنه ؟
هر کاری میکنید نمیتونید ذهنتون رو از اون کسی که میخواید خالی کنید ؟
دنبال عشق حقیقیتون دارید میگردید ؟ نمیدونید که پیداش کردید یا نه ؟
میدونید به نظرم عشق یه چیز غیر قابل محدودیته .. عشق چیزیه که از تمام ساختار ها درحال فرار کردنه .. چیزیه که غیر قابل پیش بینیه ... اولین عشقتون یادتون بیاد ... واقعا یک روز فکرش رو میکردید که به همچین عشق زیبایی برسید ؟ من خودم فکر نمیکردم ! ولی از وقتی شروع کردم به فکر کردن بهش ... شروع کردم به پیش بینی کردن عشقم ... شروع کردم به زندانی کردنش ... به عشقم خیانت کردم .. به خودم خیانت کردم .... به معشوقم خیانت کردم .........
چرا ؟ چون برای عشق نا محدود و غیر قابل پیش بینی میخواستم زندان تعریف کنم ... میخواستم آینده تعریف کنم ... میخواستم تو قفسش کنم !... این جا وقتی بود که اون رابطه عشق دیگه توش وجود نداشت ..
من اذیت شدم .
نمیدونستم کجای کار رو اشتباه کرده بودم .. نمیدونستم ......
الان که بر میگردم به رابطه ها نگاه میکنم ... به رابطه ی خودم نگاه میکنم متوجه میشم داخل یک رابطه ای بودم که پر از دروغ شده بود ... پر از بی اعتمادی ... پر از سیاهی ...
چرا ؟
دروغ و بی اعتمادی وقتی به وجود میاد که ما نمیتونیم چیزی که واقعا میخوایم رو از فرد مقابلمون بخوایم ... ما دارای غرور کاذب شدیم ... این مانعی که واسه خودمون درست کردیم به اسم غرور ! و بهش افتخار میکنیم ، باعث اذیت خودمون میشه ! باعث اذیت فرد مقابلمون میشه ! غرور یا اعتماد به نفس به چه معناست ؟
به معنای اینه که هر چیزی که نفسمون میخواد هرچیزی که به صلاحمونه بدون اینکه لحظه ای تردید کنیم بیان کنیم .. حالا ما از کجا بفهمیم که چه چیزی برای ما بهترینه ؟ کدوم مسیر رو باید انتخاب کنیم ؟!
حرفم اینه که مسیری رو انتخاب نکن ! اگر ما به عشق به خودمون برسیم ... اگه هر کاری که میکنیم علتش رو در نظر بگیریم که چرا اون کار رو انجام دادیم ؟ چرا این مسیر رو ساختیم .. به خودمون اعتماد میکنیم... شک و دودلی رو میزاریم کنار با خودمون ... دیگه به خودمون دروغ نمیگیم ... در این صورت به معنای واقعی کلمه ما غرور داریم ... ما اعتماد به نفسمون میکنیم ... به نفس خودمون احترام میزاریم ...
فقط در این صورت میتونیم عشق به دیگران رو هم در خودمون پرورش بدیم ... وقتی کسی خودش رو دوست نداشته باشه چه جوری میتونه یه فرد دیگه رو دوست داشته باشه ؟
وقتی دودلی رو کنار بگذاریم ، غرور کاذب رو کنار بگذاریم .. بخوایم که یک رابطه ی با عشق بسازیم با فرد مقابلمون ... وقتیه که به عشق حرمت بخشیدیم .. وقتیه که ما عشق رو وارد رابطمون کردیم ..
بشینید با نفر مقابلتون حالا هر کسی که هست .. همسر ، دوست یا هر کسی دیگه ... بشینید صحبت کنید باهاش بگید که میخواید یه رابطه ی جدید رو شروع کنید از همین لحظه ... بگید که دیگه اون رابطه ی قبلی رو دوست ندارید .. نمیخواید خودتون و نفر مقابلتون رو اذیت کنید .. این حرفارو وقتی بهش بزنید این غرور شما رو نشون میده ... غرور این نیست که حرف نزنید .. غرور اینه که هرچیزی که میخواید رو به زبون بیارید ..
فقط در این حالت میتونید به اون عشق غیر قابل پیش بینی برسید. ... فقط در این صورته که میتونید غیر قابل پیش بینی باشید ....
شاید ترس داشته باشید که اگه اون فرد خود واقعی شما رو ببینه باهاتون نمونه تو رابطه .. ازتون زده بشه ... ولی این خیانت به خودتونه ! اینکه تظاهر کنید که فرد دیگه هستید این بزرگترین خیانت به اصالت و غرور خودتونه ... شما غیر قابل پیش بینی هستید ... عشق غیر قابل پیش بینیه .. فرد مقابل شما غیر قابل پیش بینیه ! منم غیر قابل پیش بینی ام !!!
یعنی که عشق همیشه باعث شادی نیست ! اگه همیشه شاد باشید دیگه اسمش عشق نیست ... وقتی عاشق فرد دیگه ای میشید با اون فرد زندگی میکنید ... تو فکرتون تو ذهنتون تو بدنتون اون فرد جای میگیره ..
غم هاتون رو وقتی با عشقتون پشت سر بگذارید لذت واقعی عشق رو متوجه میشید ... شادیاتون رو ... زندگیتون رو ......
وقتی معشوقتون غم هاش ، تنهایی هاش ، شادیاش و زندگیش رو باهاتون سپری میکنه ... شما قدر عشق رو میدونید ....
رابطه ای مثل فرهاد و شیرین نسازید .. چون آخر اون رابطه مشخصه ! مثل لیلی و مجنون نباشید چون تهش مشخصه .. مثل خودتون و خودش باشید ! این عشقیه که غیر قابل پیش بینیه !
اگر دیدید که بودن با اون فرد شما رو اذیت میکنه اشکال نداره ... از رابطه تون خارج بشید .. چه کسی گفته باید عذاب بکشید ؟! چه کسی گفته ما فقط عاشق یک نفر میشیم ؟!
وقتی شما عاشق خودتون باشید .. میتونید عاشق هر انسان دیگه ای بشید که روحش با شما هماهنگه ، اخلاقیاتش با شما سازگاره .
از خودتون بپرسید آیا این رابطه ای الان درونش هستم واقعا داره به من کمک میکنه یا نه ؟ هدف این رابطه چی بوده در ابتداش ؟ آیا هنوز هم به اون هدفش پایبنده ؟
و در نهایت این رو بگم که تنها بودن اشکالی نداره وقتی عاشق خودت باشی ! من تنهام گاهی وقتا اذیتم میکنه ولی از این خیالم راحته که تو رابطه با آدم اشتباهی نیستم :) ! و
I'M JUST LOVING IT !!(No fucking this time !) :D
عاشق خودتون باشید ، عاشق زندگیتون باشید .. هر تصمیمی که میگیرید هدف تصمیمتون رو بسنجید .. اگه شما متوجه باشید که کاری که میکنید در نهایت باعث پیشرفت شما میشه ، با سختیاش هم کنار میاید !
سختیاش جزو لذت مسیرتونه .. این سختیا رو فقط شما تجربه میکنید ... از سختیای راهتون لذت ببرید :)
and at the end just LOVE YOUR LIFE, No ONE is perfect ... Accept that . live with your flaws ! LOVE YOUR FLAWS ... They're only yours :)!
Peace <3
