دیوانگی : دروازه ی حقیقت

با دیوانگی وارد شوید !

۷ مطلب با موضوع «آماده ی تغییر زندگی خود هستید ؟» ثبت شده است

آینده بینی ! (دیدگاه فلسفی به آینده و زمان ) (زندگی خود را تغییر دهید)

پیش یکی از دوستام بودم حرفای جالبی بهم زد ... باعث شد جرقه ای تو فکرم بزنه ...
آینده به چه معناست ؟
آینده بینی واقعا وجود داره ؟
برای خوندن ادامه ی نظراتم برید ادامه مطلب بحث طولانیه یکم ! 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
soroosh unknown

حواسمون به خوابمون باشه !(فلسفه ی خواب) (زندگی خود را تغییر دهید ! )

خواب جزو جالب ترین فلسفه های زندگیه ! ..

متن الانم مربوط به خواب میشه ...

طولانیه یکم ادامه میزارم واسه مطلبم . 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
soroosh unknown

چگونه در رابطه ی خود موفق باشیم ؟ (زندگی خود را تغییر دهید ...)

باز هم سلام :) ..

امروز به یکی برخورد کردم که داشت اذیت میشد ... ذهنش مشغول بود .. تو رابطه اش به بن بست خورده بود ......

همه ی ما بعضی وقتا تو رابطمون به بن بست میخوریم ...

حالا چیکار کنیم که بتونیم از بن بست بیرون بیایم و وارد کوچه ای بشیم که مارو به مسیرمون برسونه ؟!

ادامه اش تو ادامه مطلب قرار حرفای زیادی بزنم :) !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
soroosh unknown

اسرار خواب و ضمیر ناخودآگاه ( این مطلب زندگی شما رو برای همیشه عوض میکنه )

خب بریم سر بحث عجیب امروزمون !
تا حالا شده بخوابید و عجیب غریب ترین اتفاقات ممکن رو تصور کنید ! وقتی بیدار میشید تو شوک میرید که وات د فاک ؟!؟! چی داره سر من میاد ؟!
نگران نباشید جای نگرانی نیست :)
ادامه مطلب برید اینم طولانیه ..
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
soroosh unknown

اعتماد بنفس یا شکسته نفسی ؟ (*آماده ی تغییر زندگی خوب باشید*)

خیلی دوست دارم راجع به این مسائل بنویسم شاید به درد یکی خورد ..
حرفایی که میزنم اکثرا چیزاییه که حسشون کردم یا از کسای دیگه تاثیر گرفتم ..
اعتماد به نفس خوبه یا بد ؟ فخر فروشی نیست ؟ باید خودمون رو چیزی که هستیم واقعا نشون بدیم یا چیزی که مردم دوست دارن ببینن؟! ...
این سوالاییه که هر روز همه مون از خودمون میپرسیم ... حداقلش خوده من تو طول روز بارها این سوالارو از خودم میپرسم ..
واسه بقیش برید ادامه طولانیه 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
soroosh unknown

How To De-stress (در صورتی بخونید که آماده ی تغییر زندگی خود هستید! )

چجوری استرس نداشته باشیم ؟! 

یه کلیپ تو یوتیوب با همین موضوع دیدم الان حرفای خیلی باحالی زده بود .. گفتم نظرمو راجع بهش بزارم شاید به درد یکی خورد ..

خب بریم سر اصل مطلب .

برید ادامه مطلب طولانیه یکم بحثم :)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
soroosh unknown

Friendship part2 (در صورتی بخونید که آماده ی تغییر زندگی خود هستید! )

خب ..

میدونی الان خودم تو همچین موقعیتی هستم .. عوض شدم .. ولی این باعث میشه اتفاقی که ازش شاید ترس داشته باشم بیوفته ..

باعث بشه تنها بشم.

باعث بشه کسایی که دوستم بودن منو نشناسن دیگه ...

اینجاست که به اشتباه افتاده بودم .. اونقدر اون افراد واسم مهم بودن که تصمیم گرفتم عوض شدنمو نادیده بگیرم .. همون کسی بشم برای بار دوم که ازش متنفر شده بودم .. که دیگه تموم شده بود .. که دیگه حرفی واسه زدن نداشت ..

ولی من واسه این کار اینجا نیومده بودم..

این هدف من نبود ..

نمیتونستم دور خودم زنجیر بکشم وقتی که خودم زنجیرشو باز کرده بودم .

بس بود .....

از کل کسایی که میشناسم فقط به 2 نفرشون آدرس اینجا رو دادم .. اگه میخونید اینو که تیر دهنتون ! اگرم نه باز تیر دهنتون :دی !

دلیل اصلی که به این 2 نفر این آدرس رو دادم این بود که نظرشون رو راجع به حرفام بدونم .. میدونم نباید مهم باشه واسم چون هرکس زندگیه خودشو داره ولی خب چه اشکال داره اگه اونام تورو به خاطر اخلاقات نخوان ؟! به خاطر حرفات بخوانت .. به خیلی از افراد نگفتم این تفریح رو شروع کردم .. چرا ؟ چون رفاقتم باهاشون کمتر بوده ؟ چرا قضاوت کردم که باید به این 2 نفر بگم ولی به بقیه نه ؟! کل حرفم از اول این بوده که قضاوت رو بزارم کنار ..

دلیل اصلی که گفتم بهشون این بوده که حال کردم بگم !!! کی میخواد بهم بگه کارم اشتباهه ؟! داشتن غرور چه اشکالی داره ؟! منم خودخواهم خب ! میخوام ببینم حرفای دوستام یا بزار اینجوری بگم عبارتمو میخوام نظر کسایی که واسم مهمن رو بدونم ..

چون اگه ببینن حرفامو .. نظرامو بخونن .. اگه تصمیم بگیرن باهام رفاقتشونو ادامه بدن میتونم به اون مرحله از رفاقت باهاشون برسم که هر چی تو دلم میگذره .. هرچی که باید بگم رو بگم بدون این ترس که شاید کسی رو ناراحت کنم .. که خودم رو فدا کنم .. فدا شدن خوبه ولی اگه واقعا بخوای فدا بشی ..

الان وقت فدا شدن من نیست :)...

ولی خب جای سخت قضیه کجاست ؟! این که اگه این افراد ببینن حرفامو و تصمیم بگیرن که دیگه باهام ارتباط نداشته باشن .. خیلی سخته ولی نمیتونم کاری بکنم که مانعش بشم .. کارایی که باید انجام میدادم رو انجام دادم قبلا .. این منم .. حذف شدن خیلی از آدما از زندگیم تا اینجای کار خیلی سخت بوده .. اصلا نمیگم راحته .. ولی دیگه نمیخوام باهاش بجنگم .. دیگه نمیخوام با خودم بجنگم ..

وقتی میتونیم خودمونو آزاد کنیم که وابستگیامون رو از بین ببریم .. که چیزی واسه از دست دادن نداشته باشیم .. این مسیر میدونم درسته . ولی میدونم سخته :) .. تنها راه پیشرفت خارج شدن از راحتیه .. زیر سوال بردن راحتیه .. مواجه شدن با مشکله .. مواجه شدن با علت اصلیه ناراحتیه .. چرا دور خودم رو از کسایی پر نکنم که بدون قضاوت به حرفام گوش بدن ؟! کسایی که تا الان دورم بودن چه اجباری داره که تا انتهای مسیرم باهام باشن ؟

من نمیتونم اجبارشون کنم .. ولی مطمئنم اگه کسی پیشم موند و من واقعی رو دید و ازم فرار نکرد باعث پیشرفتم میشه :) ... میدونم اینو .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
soroosh unknown