خواب جزو جالب ترین فلسفه های زندگیه ! ..
متن الانم مربوط به خواب میشه ...
طولانیه یکم ادامه میزارم واسه مطلبم .
دنیای عجیبیه ... میگم عجیب چون واژه ی بهتری به ذهنم نمیرسه ... فقط عجیبه که شاید بتونه اندکی توصیفش کنه ..!
هر روز صدها نفر رو میبینیم ... از کنارشون رد میشیم ... از کنار ما رد میشن ! فقط می بینیمشون و بیتفاوت میگذریم .......
وقتی دنیا عجیب میشه که بخواید بشناسیدش ....
تا وقتی تو دنیای خودمون زندگی کنیم ، عجایبش رو نمی بینیم ... به جای بی تفاوت گذشتن از عجیب ترین آدما بیاید روزی 1 ساعت ، روزی 1 دقیقه ، روزی یک نگاه فقط (!) به دنیای اطرافمون بندازیم ... ولی نه با بی تفاوتی ....
دنیای اطرافمون رو بشناسیم ... آدمای بیتفاوت که از کنارمون رد میشن که یک نگاه هم بهشون نمیندازیم رو درک کنیم ... شاید حرفی برای زدن داشته باشن بهمون ...! شاید دنیامون رو عوض کرد ! شاید عجیب ترین اتفاق دنیامون رو رقم زدند در عین بی تفاوتی شون !
دنیای عجیبیه ! ...
باز هم سلام :) ..
امروز به یکی برخورد کردم که داشت اذیت میشد ... ذهنش مشغول بود .. تو رابطه اش به بن بست خورده بود ......
همه ی ما بعضی وقتا تو رابطمون به بن بست میخوریم ...
حالا چیکار کنیم که بتونیم از بن بست بیرون بیایم و وارد کوچه ای بشیم که مارو به مسیرمون برسونه ؟!
ادامه اش تو ادامه مطلب قرار حرفای زیادی بزنم :) !
بازم صبح شده ... بازم یه صبح دیگه شروع شده ... بازم یه روز تازه است :) یه دنیای جدید .... منم یه آدم جدیدم....
صبحا به جز باب مارلی پلی نمیکنم ! این آدم فقط انرژی مثبت میده ! ....
خیلی سوالا تو ذهنم هست جواباش هم یه جورایی میدونما ولی فعلا دست رو دستم میزارم تا موقعیت مناسب و به وقتش :P
و در آخر حرفی که میخوام بزنم اینه که من عاشق زندگیمم ! JUST FUCKING LOVING IT !!
Peace <3
راه رو پیدا کردن جرات میخواد !
شب و به اتمام میرسونم ... خوابم و فردا واستون تعریف میکنم ! ... دیدگاهمو راجع به خواب هم میگم براتون ...
عاشق دنیامم من :) ... JUST FUCKING LOVE IT !
Peace <3
خونه خوبه ! :)
جایی که آدم توش آرومه خونشه حالا هر کجا که میخواد بشه .. هر اسمی میخواد داشته باشه .. مهم نیست ... مهم اون آرامشست ..
یه آهنگ ملو داره پلی میشه .. منم دارم از عشقم واسه خودم مینویسم ... چی بیشتر از این میخوام ؟! لذت بخش ترین کار جهان و دارم میکنم ! لذت بخش ترین کار جهانم رو دارم میکنم ! کاری که عاشقشم ! ...
اون دختره رو "خانم ش" صداش میکنم ازین به بعد ..
برم یکم با خانوم ش حرف بزنم .. حرفاشو بشنوم ... این وسطا تو وبای مختلف هم میچرخم نظرامو میزارم :P...
همش واسه دل خودم حرف زدم .. حالا دلم میخواد یکم با دلای دیگه هم حرف بزنه ! بریم بحرفیم چه اشکالی داره خب ؟!
امشب میرم که به دل دریا بزنم ... میرم یکی رو ببینم که احساس میکنم دیگه دوستیم باهاش به جایی نمیرسونتم ...
میرم که برای بارهای آخر باهاش بخندم و حرفای همیشگی رو بزنم و خودمو تو سکوتی زیبا خفه کنم !
ولی همین که احساس میکنم این قطع رابطه چه بار سنگینی رو از رو دوشم بر میداره باعث آروم شدنمه ... :)
خیلی افکارم رو درگیر میکرد بعضی وقتا ..
+ آهنگ The Kingfisher "Rosemary and Garlic" فوق العاده است ...<3